
ربیع الاول بهار دلها!
ابوصهیب حقانی
وقتی ماه مبارک ربیع الاول حلول میکند تاریخ بشریت نگاه بشریت را به یاد شرف بشریت و الگوی انسانیت میاندازد؛ روزهایی که «سید ولد آدم» سرور و سالار انبیاء – علیهم السلام – پا به عرصه هستی نهاده و برق حیات بشریت در افق کرامت روشن شده و پشت اهریمن، جهل و طاغوت روزگار به لرزه در آمد؛ تولد پیامبر – صلی الله علیه وسلم- درواقع تولد عزت، کرامت، عشق، معرفت، محبت، انسانیت، اخلاص و صداقت بود که دنیا هرگز مثل آن مولود شریف به خود ندیده و هرگز نخواهد دید.
ماه ربیع الاول بهانهٔ خوبی برای یاد فضایل نبی مکرم اسلام – صلی الله علیه وسلم – و مطالعه سیره پرافتخار آن ابرمرد تاریخ است که مسلمانان فرصت می یابند تا از ایشان بخوانند، بگویند و بدانند؛ ماه ربیع الاول بهار دلهاست، بهار عشق است، بهار مصطفی است؛ ربیع الاول ماه شنیدن تاریخ زرین عمر انسانیت است؛ ربیع الاول یادآور کارنامه درخشان انسانیت و مایه فخر و مباهات الله – جل جلاله – در پیشگاه فرشتگان است؛ ربیع الاول ماه ظهور حق علیه باطل و برچیده شدن بنیاد ظلم وستم است؛ ربیع یادآور بهار عدل وانصاف و خزان ظلم وطغیان است و…
وقتی در این برهه از زمان سخن از سیرت پیامبر اسلام – صلی الله علیه وسلم – میشود بیشتر مردم پیامبر را به عنوان نبی رحمت، نبی داعی، نبی مصلح، نبی خیرخواه و صلح دوست، نبی دلسوز و… میشناسند در حالیکه واقعا نبی مکرم اسلام – صلی الله علیه و سلم- در همه صفات فوق، فوق العاده بودند و جای هیچ شکی وجود ندارد؛ اما که در کنار صفات فوق الذکر، ایشان نبی جهاد و فرمانده شجاع معرکههای حق علیه اباطیل زمان نیز بودند که متاسفانه نسبت به این قسمت زندگی مجاهدانه پیامبر- صلی الله علیه وسلم-، کمتر پرداخته شده و آن طور که باید در این زمینه کمتر گفته و نوشته شده که ایشان در کنار سایر صفات نیکو، عنوان پیامبر فرمانده را نیز داشتند.
آری! همان پیامبری که در قرآن شریف بعنوان الگوی بشریت معرفی شده «ولقد کانت لکم فی رسول الله اسوه حسنه…» (۲۱/الاحزاب) و اخلاق ایشان به عنوان برترین اخلاق انسانیت تعریف شده «و انک لعلی خلق عظیم…» (۴/القلم) و رحمت خاص الهی برای عالمیان دانسته شده «و ما ارسلنک الا رحمه للعلمین…» (۱۰۷/الانبیاء) و در دها آیه دیگر که دها عنوان زیبای دیگر به ایشان داده شده؛ همان پیامبر در بسیاری از آیههای قرآن مجید مامور به امر جهاد میشود مثل این «یاایهاالنبی جاهدالکفار والمنافقین واغلظ علیهم…» (۷۳/التوبه)؛ یعنی باید برضد کسانی که ضد دین خدا طغیان میکنند و از مسیر انسانی عدول کرده و امنیت جانی و مالی بندگان خدا را به مخاطره انداخته و آنها را از حریت به غلامی فرا میخوانند جهاد بشود تا زمانی که تمام زمین خدا سرشار از عدل الهی شود؛ آنهائیکه دوران مکی زندگی پیامبر را به یاد میآورند که پیامبر – صلی الله علیه سلم – به چه سختی امر دعوت به یگانه پرستی وترک کفر، شرک و بت پرستی را به پیش میبرد و چقدر در آن زمان قربانی داد؛ نباید از دوران زندگی پیامبر در مدینه غافل بشوند که چگونه با عزت و غرور ایمانی، شمشیر به دست گرفت و با چه ایمان و غیرت مثال زدنی از رگ اربابان باطل خون کشید.
اگر پیامبر – صلی الله علیه وسلم – بعنوان یک انسان شریف، در کوچه پس کوچههای مکه ومدینه و در بازار واجتماع مردم آن دیار یاد میشود؛ نباید فراموش کرد آن لحظههای زیبا وبی نظیر پیامبر اسلام – صلی الله علیه وسلم – در میدانهای بدر، احد، حنین، خندق و تبوک که در شکل یک فرمانده فهیم، آگاه به مسایل نظامی نمودار شده و شجاع تراز هررزمندهٔ در خط اول علیه طاغوت زمان می رزمیدند؛ اگر پیامبر اسلام – صلی الله علیه وسلم – در محراب مسجد مقدس مدینه باعجز وزاری دست به دعا میشد و از الله جل جلاله هدایت بندگان را میخواست؛ باز همین پیامبر در میدانهای جنگ و سنگرهای حق علیه باطل، با غیرت، شجاعت و با شهامت وصف ناشدنی دست به شمشیر میبرد و گردن دشمنان سرسخت دین حق را هدف قرار داده و شر آنها را ازصفحه روزگار محو میساخت.
اگر پیامبر اسلام – صلی الله علیه وسلم – در بدو ورود به مدینه مصلحت مدارا کردن با یهود را در نظر گرفت و (این چیز) از دوراندیشی، وسعت دید و سعه صدر آن بزرگمرد تاریخ حکایت میکرد؛ باز در فتح خیبر آنگاه که صحابهٔ تحت فرمان خویش را علیه خبث باطنی و حیلههای شیطانی یهود، بسیج کرد و در برخورد با بنوقریظه که بزرگان خاین آنها را همه در یکجا گردن زد؛ این عمل از فهم بالا ودرک واقعی، از عدل برحق ایشان و هیبت اسلام حکایت میکند و این پیام تاریخی همان شخصیت الهی برای پیروانش هست که «اخرجواالیهود من جزیره العرب!»
پیامبر اسلام – صلی الله علیه وسلم – خصوصیات بی شماری داشتند اما یکی از مهمترین آنها این بود که آن حضرت همیشه صاحب هدف برتر بودند و هیچگاه در زندگی بی هدف و بدون مقصد گام بر نداشت؛ مقصد برتر و نهایی ایشان هدایت مردم بسوی الله وترک ماسوی الله و اجرای فرمانهای الهی روی زمین خدا بود و با کسانی که با این مسئله مشکل داشته و در مقابل خدا طغیان میکردند تا آخرین قطره حیات خود مبارزه نموده و برای اعلای کلمه الله شمشیر میکشیدند.
در زندگی هرگز پیامبر اسلام – صلی الله علیه و سلم – به احدی جز الله کُرنش نکرده و هرگز از احدی جز الله نترسیده و هرگز کاری جز رضای الله جل جلاله انجام نداده است؛ و آنگاه که مشرکین تصمیم گرفتند با پیشنهادات جاه طلبانه و حیله گرانه شان مسیر دعوت و هدف مقدس پیامبر را منحرف ساخته و از ایشان خواستند که حداقل ممکن از آنجه که میگوید و میخواهد تغییر موضع بدهد و کمترین تنزل را بنماید؛ ایشان آن جمله تاریخی که بجاست با آب طلا نوشته گردد را ایراد فرمودند: «والله لووضعواالشمس علی یمینی و القمر علی یساری ما انا بتارک هذالدین الا ان یهلک اواهلک دونه» که سوگند به خدا سرسوزنی از هدفم به خواست دشمنان خدا تنزل نمیکنم… و برای همیشه مشت محکم در دهان بدخواهان اسلام کوبید و در طول تاریخ اسلام همهٔ قربانیهای مسلمانان بخاطر خدا ودین مقدس، روی همان موضع ثابت و شفاف پیامبر اسلام – صلی الله علیه وسلم – اتفاق افتاده است؛ از اینرو دشمنان کینه توز اسلام و مسلمانان در هرزمانی طبق شرایط خاص آن زمان با راه اندازی هزارانترفند و حیله در میادین مختلف بر سر پیکار آمده و تا امروز این نبرد همچنان برقوت خود جریان دارد.
یهود و نصاری، منافقین و مشرکین و هزاران دشمن دیگر با وسایل و ابزار روز از جنگ گرم تا جنگ سرد از اشغال مرزها تا اشغال مغزها، از تهاجم نظامی و سخت افزاری تا تهاجم فرهنگی و نرم افزاری به میدان آمده که الحمدلله در هر زمانی فرزندان برحق اسلام و پیروان صادق محمد رسول الله – صلی الله علیه وسلم – با شور و شعف شهادت و شوق اعلای کلمه الله و باغیرت و شجاعت به مقابله و مبارزه بادشمنان شتافته اند و همچنان این حرکت اسلام گستر و کفر شکن ادامه دارد.
… و امروز که فرزندان به حق اسلام و امت باغیرت رسول الله – صلی الله علیه وسلم – در افغانستان، منطقه وجهان با عزم راسخ و شجاعت علیه مواضع دشمنان و استکبار طاغوتی زمان یورش میبرند؛ از همان قافله آشنا «محمد رسول الله والذین معه اشداءعلی الکفار رحماء بینهم…» (۲۹/الحجرات)هستند و تا وقتی که دشمنان «یریدون لیطفئوا نورالله بافواههم…» (۸/الصف) باشند؛ این مجاهدین جان نثار اسلام با تقدیم کردن قیمتیترین سرمایههای زندگی و جانهای شیرین خود فدای اسلام میشوند تا «… والله متم نوره ولو کره الکافرون (و) ولیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» تحقق یافته و مصداق بخشد.
آری! در زمانی که شخصیت عظیم رسول الله – صلی الله علیه وسلم – امنیت ندارد و توسط یکعده انسانهای بزدل و کینه توز بطور هدفمند هرچند وقت یکبار در اشکال جدید جنگ نرم هتک حرمت میشود این فرزندان سلحشور اسلام اند که در کمال شجاعت و باافتخار بر مواضع دشمنان حمله میبرند و با عشق به رسول – صلی الله علیه وسلم – و دفاع از حرمت ایشان، جان شیرین خود را فدا کرده و جانانه مبارزه میکنند.
به امید شناخت کامل زندگی پر افتخارپیامبر عزیز اسلام – صلی الله علیه وسلم – در همه جوانب و عمل به سیره پاک آن حضرت و آرزوی پیروزی امت رسول الله در هرکجا! ان شاءالله تعالی.