
حرف کجا؟ عمل کجا؟ (به بهانۀ مصاحبه دوستم)
ابو صهیب حقانی هراتی
بعد از حملۀ کفر شکن و اجیر لرزان فدایی در روز گذشته بالای یک کمپ خصوصی نیروهای اشغالگر خارجی در منطقه پلچرخی کابل، (که منجر به کشته و زخمی شدن دها تن از اشغالگران و اجیران آنها شده و خسارات هنگفت مالی به دشمنان وارد کرد) معاون منتخب اوباما برای اشرف، جنرال دوستم با لباس های ورزشی به محل حادثه رفت و ضمن دیدن صحنه از نزدیک در مصاحبه اش با خبرنگاران شروع به چرندیات نمود، او که از بی سوادی چند جمله را نمی تواند به درستی تلفظ و به پایان برساند و با ادبیاتی بیمار ابتداء از کارش در ارگ گفت که در حالت ورزش کردن بوده که یک انفجار قوی او را غافلگیر کرد و از ادامه ورزشش باز ماند و بخاطر نشان دادن (به اصطلاح) روحیه قوی اش به محل حادثه آمده است؛ هر کسی که تصویر دوستم را زمان مصاحبه ببیند خوب برایش واضح می شود که جنرال چقدر آشفته و رنگ باخته و دست پاچه به نظر می آید و حرفهایی که می زند همه اش جز شعار و لاف پوف نبوده و بی ربط حرف می زند و همکاری اش با امریکا در جهت فروختن مجاهدین به صلیبی ها و اشغالگران را در پیوند کارنامۀ گذشته خود یاد می کند و به مردم وعدۀ ایجاد امنیت مطلوب می دهد در حالیکه فراموش کرده که مردم افغانستان دیگر آن مردم ساده و خوش باور نیست که فریب حرفهای امثال دوستم را بخورند و با شخص مکار، ظالم، غاصب و سیاست باز وی و امثالش خوب معرفت داشته و شناخت لازم و کافی را دارند، حملۀ دیروز چنان معاون اول اشرف غنی را سراسیمه ساخته بود که حتی فرصت تعویض لباس های ورزشی اش را پیدا نکرده و با شکل و هئیت غیر رسمی و نا مطلوب خودش را ناگهان در مقابل دوربین رسانه ها یافت، حال شاید بعضی ها این طرز لباس و این طرز سخن دوستم را حمل بر بی تکلفی و بی سوادی وی نمایند؛ اما هر گز هیچ کسی مفهوم کلی سخنان وی را بر واقعیت حمل نکرده و عموما می دانند که اتخاذ این نوع واکنش بیشتر در جهت ایجاد آرامش و موفق جلوه دادن نیروهای کاری اش می باشد (که باواقعیت امر هیچگونه وفقی ندارد) اما فرقش اینست که اگر بجای دوستم بادارش اشرف می بود شاید در قالب و شکل دیگر همین سخنان و حرکات را در یک ادبیات جدا بیان می کرد.
دوستم هم مثل دیگر اجیرانِ غرق در خواب و خیالات دالرهای امریکایی حیران شده که این فدایی ها چگونه خود را تا این مناطق بشدت حفاظت شده می رسانند و نا دانسته عساکر زیر دست خود را به وابستگی و همکاری با مجاهدین متهم می کند که این حرف خود نشانگر زیر سوال بردن قدرت و نفوذش را نشان داده و اینگونه تعبیر می شود که چقدر صاحب یک ادارۀ بی کفایت است که حتی مامورین امنیتی وی در صورت امکان فرصت، دوست دارند با مجاهدین همکار شده و به وطن خود یک خدمت تاریخی نمایند، این شخص (دوستم) فراموش کرده که اگر او و امثالش غلامی کفر را اختیار کرده و به دستور باداران خارجی خود وطن و هموطن خود را به نابودی و غلامی سوق می دهند؛ اما عموم ملت شریف افغان اینگونه نیست و اکثر مردم قهرمان این دیار، بر فداکاری های جوانان حماسه ساز فدایی که باعث ضربه زدن بر پیکر شکست خوردۀ طاغوت و اشغالگران خارجی می شوند شاباس و آفرین گفته و بر روح و روان پاک شان درود و سلام می فرستند، و بر بی کفایتی اجیران حلقه به گوش امریکا که همواره در ناکام ماندن از جلوگیری و پیشروی فرزندان ایمان و رشادت، ناکام و نامراد می مانند الله متعال را شکر و سپاس گفته و برای موفقیت همه جانبۀ مجاهدین هردم دست به دعاء هستند.
این مَثَل را که گفته اند: “جمال همنشین بر من اثر کرد!” باید گفت واقعا لاف و پوف های اشرف بر دوستم نیز اثر کرده و خیلی خوب اثر کرده، گرچه دوستم خودش نیز همنیطور یک شخص است ولی از جایی که گوشش را به حرفهای اشرف غنی بدهکار نموده، بیشتر مثل وی وعده و وعید می دهد او حتی در مصاحبۀ دیروز بدون هیچ ربطی پای حکومت نام نهاد وحدت ملی و یا بهتر است بگوئیم شرکت سهامی را پیش کشید و تامین امنیت فعلی را به پس از تشکیل کابینه موکول دانست و خود را موظف به اجرای پروسه ایجاد به اصطلاح امنیت(!) کرد و مثل آدمهای خوش خیال به خودستایی پرداخت؛ اینجاست که باید به وی گفت: که جنرال! حرف کجا و عمل کجا؟؟؟
اشرف بادار دوستم نیز در ابتدای روزهای کاری اش به مردم افغانستان قول های زیادی داده و برای تحقق آنها ضرب الاجل هم تعیین کرده بود اما دیده شد که نتوانست به یک در صد از حرف هایش حد اقل تا دوماه اول کاری اش جامۀ عمل بپوشاند و جز اینکه به شعور مردم توهین کرده و با احساسات آنها بازی کند تا هم اکنون هیچ کاری نکرده و در آینده نیز نخواهد توانست ان شاء الله، پس دوستم که جای خود دارد منتها فرق دوستم با اشرف رئیسش اینست که او ظاهرا خوب شعار می دهد و عمل هیچ، دوستم بی چاره بخاطر کم سوادی اش نه بلد است خوب شعار بدهد و عمل هم که طبعا متبوع اشرف است.
و بجاست از فرصت استفاده کرده و بر روح و روان شهدای فدایی دیروز و همه شهدای اسلام درود و سلام فرستاد و از الله متعال برای آنها که باعث لرزیدن پایه های دشمنان شدند بهشت برین و رضای حق را مسئلت نمود.
به امید روزی که ملت شریف افغانستان سرنوشت شان به دست خودشان باشد و نه این نوکران وطنفروش!
بسیار خوب حقانی صیب! واقعا که حقیقت بیان کردی، از خداوند متعال برایت استعداد بیشتر خواستګاریم.
السلام علیکم
محترموورونوستاسو دلاکامیابی پہ هیله