
وزارت معارف، تحت اشغال ملیشه ها!
نویسنده : سبحان حقانی
آن عاشق دریشی، آن پیرو مکتب دموکراسی، آن شقاوت پیشه زمان، آن گرگ در لباس چوپان، آن مغلوب جنگ فکری، آن ملا دموکرات، آن ملیشه والی(وزیر صاحب معارف).
آمد تا در معارف تغییرات ایجاد کند، دیری نگذشت که معارف در بعضی نواحی مختلف کابل فلج گردید؛ اما وزیر صاحب معارف، تغییرات را از لباس شروع کردند، فرهنگ غرب را بهتر دانست نسبت به فرهنگ پنچ هزار ساله افعانستان.
عرض کرد که عدم استفاده از دریشی، عدم دخول در وزارت را در پی دارد. بعد که این حکم وزیر داخل دیوار رسانه ها شد، عرض کرد که من شوخی کردم، و هر کی با هر لباس آمد، وزارت را باکی نبود.
زمانی یک کشور به تباهی میرود که رهبری آن را اشخاص بی کفایت به دست گیرد، مهره های اساسی یک کشور وابسته به معارف است، برای از بین بردن تهداب یک کشور، باید معارف آن را از بین برد.
مقوله است که گویند: اگر دشمن را خواهی برای ده سال شکست بدهی؛ پس تجهیزات خریداری کن، اگر خواهی دشمن را برای 20 سال شکست دهی؛ پس اقتصاد را تقویت کن و اگر خواهی دشمن را برای دهه ها و قرن ها شکست دهی؛ پس باید ستون معارف را تقویت کنی.
داخل شدن ملیشه ها در معارف به معنی سرنگونی معارف است و سرنگونی معارف، سرنگونی کشور را در پی دارد. در مکان که مشعل معارف خاموش است در آن آنجا مشعل جهل روشن است.
وزیر اسبق معارف، سیاست بسیار خردمندانه را در پیش گرفته بود و در مناطق که حکومت وجود نداشت؛ اما معارف وجود داشت و نمی گذاشت تا مشعل معارف خاموش شود و شعارش معارف برای همه بود.
پس در این زمینه باید سعی شود تا مشعل معارف را در مناطق که حکومت وجود ندارد روشن نگهداشته شود.